اراده‌ی دولت برای تولید و توسعه‌ی علم در موضوعی معین به دو صورت می‌تواند محقق شود تأمین امکانات و جهت‌دهی ت‌های کلان پژوهشگاه‌ها با برنامه‌ریزی سازمانی به سوی تولید علمی خاص برای نیازهای تعریف شده؛ ایجاد زمینه‌های اجتماعی و ایجاد دغدغه در افراد برای سو دادن پژوهش در موضوعات مورد نظر با جهت‌دهی اجتماعی و عمومی این اراده باید در قالب برنامه‌های درازمدت و میان‌مدت محقق می‌شود   بنابر این، اگر دولت تشخیص می‌دهد که پژوهش در جهات و موضوعات خاصی ضروری است؛ با تصریح آن در برنامه‌های توسعه اراده‌ی خود را به صراحت اعلام می‌کند و هم مقدمات اقتصادی، اجتماعی و حقوقی لازم برای جهت‌دهی تولید علم سوی مورد نظر را فراهم می‌کند   البته این نکته باید یادآوری شود که سازمان‌دهی روند تولید علم به معنای امکان تولید علم با فرمان قانونی یا بخشنامه‌ی دولتی، به صورت برنامه‌های کوتاه‌مدت یا برنامه‌هایی با نتیجه‌ی از پیش تعریف شده، تفسیر نشود که ابتذال چنین سخنی به غایت آشک
یکی از مباحث مهم در فلسفه‌ی علوم انسانی و اجتماعی تعریف نظریه است   صورت‌بندی مسایل، روش‌های معتبر و نیز معیارهای اعتبار و عدم اعتبار نظریه‌ها وابسته به این تعریف‌اند   هر تعریفی از نظریه وابسته به مبادی معرفتی بسیاری است که در جای خود باید عرضه شود   اما در این جا بدون استدلال، تنها تعریف خود را از نظریه در علوم انسانی ارایه می‌دهم رویکرد دینی در این تعریف آشکار بیان گشته است   در تعریف نظریه اختلاف قول بسیار است   علت این اختلاف قول دو امر است اختلاف حوزه‌های معرفتی با یکدیگر، برای نمونه تعریف نظریه در علوم طبیعی با تعریف نظریه در علوم انسانی یکسان نخواهد بود   این تعریف ناظر به حوزه‌ی علوم انسانی است اختلاف رویکردهای معرفتی، برای نمونه یک پوزیتیویست نمی‌تواند از معرفت تجربی فراتر رود و از بیش از توصیف سخنی بگوید؛ در حالی که عقل‌گرا فراتر از او می‌رود و هم عقل را در منابع معرفتی خود لحاظ می‌کند و هم از تبیین موضوع مسئله‌اش سخن می‌گوید   دین‌مدار نیز از ع
موضوع علم در نگرشی به علم مطرح است که علم را مجموعه‌ای از گزاره‌ها یا مسایل یا نظریه‌ها می‌داند که با وحدتی اعتباری گرد هم آمده‌اند؛ که نگرش عموم فلاسفه اسلامی و اصولیان است   نگرشی دیگر علم را یک فعالیت می‌داند، فعالیتی که عالم با توجه به نقشی که جامعه برای او تعریف کرده است، انجام می‌دهد   برای مثال در این نگرش، ریاضیات کاری است که ریاضیدان انجام می‌دهد   من در اینجا در پی نقد این دیدگاه نیستم و بنا بر دیدگاه معمول میان دانشمندان اسلامی موضوع علم ریاضی را بررسی می‌کنم   ابن سینا درباره موضوع علم ریاضی چنین می‌گوید موضوع علوم تعلیمی  علوم ریاضی   یا کم مجرد بالذات از ماده است یا آنچه ذوکم  دارای کمیت   است   مورد بحث در آن احوالی است که بر کمّ بما هو کم عارض می ‌ شود و در حدود آن نه نوع ماده و نه قوه حرکت اخذ می ‌ شود 1 و در توضیحی تکمیلی می‌نویسد اما موضوع علم ریاضی یا مقداری مجرد در ذهن از ماده است یا مقداری است که در ذهن همراهی ‌ اش با ماده اخذ شده است یا عددی م
منشأ انتزاع مفاهیم ریاضی اگر مفاهیم ریاضی، مفاهیمی معنادار هستند؛ در این صورت مسئله منشأ انتزاع آنها مطرح می‌شود   در این مسئله به آرای گوناگونی بر می‌خوریم که به دو دسته عین‌گرایانه و ذهن‌گرایانه تقسیم‌پذیر است   عین‌گرا منشأ انتزاع مفاهیم ریاضی را واقعیت عینی می‌داند؛ در حالی که از دیدگاه رقیب این منشأ ذهن است از مهمترین نظریه‌های ذهن‌گرایانه در این باره نظریه کانت  Kant  است که وحدت و کثرت، و نیز فضا و زمان را قالب‌های ذهن محسوب می‌کند که عین باید با آن منطبق شود هندسه که شعبه خاصی از ریاضیات است، به نحو پیشینی طرح و ترسیم می ‌ گردد   با این حال، خوب می ‌ دانیم که قضایای آن ضروری است؛ به این معنی که واقعیت تجربی باید همیشه با آنها منطبق باشد   عالِم هندسه خواص مکانی را به نحو پیشینی تعیین می ‌ کند و قضایای او همیشه در مورد مرتبه مکانی تجربی صادق است   اما او چگونه می ‌ تواند إخبار پیشینی ضرورتاً صادق بدهد که با رجوع به عالَم تجربی خارج دارای اعتبار باشد؟ فق
آخرین جستجو ها